معرفی شاه لولاک
شاه لولاک ( شاهلورا ،شاهلران،شالورا) نام کوه وآبشاری زیبا ومنحصر بفرد در 5کیلومتری جنوب شهر چرمهین است 0ارتفاع کوه از سطح ابهای آزاد 2750متر وارتفاع آبشار 70متر است 0
آبشار دارای سه قسمت آبشارهای فصلی (هلکی )ابشار دائمی وآب چکانهاست 0
منحصربفردبودن آبشار ازاین جهت است که آبشار بصورت چشمه از قلب کوه سرچشمه می گیرددر حالی که اغلب آبشارها ی موجود کشور بصورت جوی روان از روی سطح کوه به سمت پائین سرازیر می گردند0
قسمت زیرین آبشار دائمی با قندیل های عظیم نمکین به طرز باشکوهی آراسته گردیده است ،با توجه به ارتفاع زیاد آبشار واستقرار قندیل های فوق آب هنگام ریزش با اکسیژن هوا ترکیب شده ودر برخورد با قندیل ها به صورت پودر به زمین پاشیده می شود0سطح روئین این قندیل ها با خزه وجلبک پوشیده شده که به زیبایی ان می افزاید 0
قسمتی که آب با زمین برخورد می کند را مردم محل "حوض "می نامند گویا در گذشته در ذیل ان حوضی هم با سنگ لاشه های موجود حجاری کرده بودند0
در همین قسمت بر بدنه یکی از سنگها جمله ای به این مضمون حک شده "این حوض گرانمایه را برای آسایش زوارو..."که موید مطلب بالا خواهد بود0
امروزه شاه لولاک با سرمایه گذاری سازمان گردشگری ایران به صورت یک مجموعه تفریحی وورزشی درآمده که روزانه دوستداران طبیعت گردشگران ،سنگنوردان وکوهپیمایان زیادیرا جهت استفاده از این طبیعت استثنایی به محل
سرازیر نموده است 0
تامین آب آبشارها از محل ذوب یخچالهای برف روی کوه ونشت آب این یخچالها که در زبان محلی "چادبرفی "گفته می شود می باشد0آبهای حاصل از انباشت وذوب برفها در حفره های آب زیرزمینی ذخیره شده ودر سراسر فصلهای بهار تا پائیز به صورت آبشارهای دائم وفصلی از قلب کوه سرازیر می گردد0
آب آبشارها بصورت "پاخود"وذخیره استخری جهت مصارف کشاورزی در باغات گردوی موجود "شاهلرا پائین "استفاده میشود0
تقسیم آب وزمینهای کشاورزی شاهلولاک در گذشته وبه میزان مالکیت فرد از قنات " صحرای ده"انجام شده به این صورت که هرفرد به میزان حق السهم خود از آب قنات مذکور در زمین ،آب وعواید آب آبشار وقنات شاهلولاک که بعدا حفر شده سهیم گردید0بنابراین مهاجرینی که بعدا به شهر آمدند سهمی از شاهلولاک نداشتند0
یکی از کارکردهای شاه لولاک در گذشته جنبه زیارتی آن است تمامی کوه ،آبشار بصورت خاص وحتی درختان ، مقدس وصاحب اعجاز وموثر در رفع مشکلات ودرمان بیماریها محسوب می شد، مردم منطقه ودهات اطراف به صاحب(خالق زیبائیهای ) شاهلولاک سوگند یاد می کردند وطبخ نذری ،قندیل بستن به درختان وشمع روشن کردن در "چل دختران " مرسوم بود 0قطع درختان ، پایمال کردن بوته ها وآلوده کردن آب وانجام اعمال منافی شرع حرام ومرتکب آن مشمول غضب صاحب شاهلولاک قرارمی گرفت ،حتی بیم آن می رفت که چوب قطع شده از درختی در خانه فرد به ماری خشمگین تبدیل شود یا کوه بر سر کسی که نوشیدنی حرام بنوشد سنگ بریزد0این اعتقادات صاف وبی پیرایه مردم سالها حافظ زیبائیها ودوام شکوه وعظمت شاه لولاک وپاسداشت طبیعت بی نظیر آن گردید وبا رنگ باختن تدریجی این سنتها تازیانه تخریب وانهدام رانثار کوه نمودند ونسل کشی درختان ،شکار بی رویه حیوانات وآلودن محیط آغاز گردید.
مراسم آئینی "شالورا جاری " که در 70روز گذشته از ابتدای سال وهر ساله در روز 8خرداد وهمزمان با شروع شدن دوره گرما انجام می شد از فراگیرترین مراسمی بود که به تقدس ونقش آفرینی این مجموعه بی بدیل کمک می نمود0
برای اجرای این آئین هرساله در روز شصت ونهم سال توسط دشتبان محل جار می شد وفرارسیدن موعد مراسم به اطلاع عموم می رسید ،هرکس به فراخور بضاعت خود، خورش یک یا چند روز خود واهل وعیال را مهیا می نمود،هر تیره وتباری قسمتی از حوزه کنار آبشار را برای اسکان واطراق خود وفامیل با عنوان "یورت " اماده نموده بود 0
(کلمه یورت ماخوذ از زبان مغولی است ،یورت در فرهنگ مغولی به محل اطراق وسکونت تابستانی اطلاق می گردد)0
اسکان هرطایفه صرفا در یورت فامیلی انجام می شد وهرگز هیچ یورتی خالی نمی ماند چرا که اجرای مراسم "شالورا جاری "فرض وبرگزاری هرچه آبرومندانه آن افتخار فامیل محسوب می شد0 شوق خانواده ها در برگزاری مراسم تاحدی بود که شهر کاملا خالی از سکنه می ماند ومردم ناچار بودند برای حفظ خانه ها از دستبرد متجاوزان اسباب ووسایل خانه را هم همراه خود به شاه لولاک بیاورند0
شروع مراسم از طلوع روز هفتادم بعداز عید وخاتمه آن با شرکت خانمها درآئین دیدار از سنگی منحصر بفرد که نقشی خاص بر آن دیده می شد انجام می گرفت0 در بازپسین ساعات روز بازگشت مردم به شهر آغاز می شد ومردم گروه گروه به شهر بازمی گشتند .با اینحال گروههایی از مردم که عموما استطاعت مالی بیشتری داشتند همچنان در محل می ماندند و بساط عیش وتن آسایی را می گستراندند ،در این ایام یورتها مرمت می شد ،جویهای تخریبی کشیده می شد وپس از یک روز شلوغ وپرازدحام کوه را فرصتی پیش می آمد تا کمری راست کند ودرخلوت شب آسان بیارامد0
ادامه دارد....
|